بچه هاى ده شاهد به دنیا آمدن بزغاله ی سیاهی بودند که دور چشم هایش سفید بود و به نظر میرسید عینک زده است. بدین ترتیب نام بزغاله "عینکی" شد. وقتی عینکی بزرگتر شد همراه گله به صحرا میرفت. او پس از چند روز متوجه شد چوپان گله را دو قسمت میکند. بخشی از گله به چمنزار سبز میروند و بخشی به علفزار خشک. عینکی از این رفتار چوپان ناراحت شد و با صحبت با بقیه گله آنها را راضی کرد که به حق خود را چوپان بگیرند و با هم به چمنزار سبز بروند. یک روز عینکی به چوپان حمله کرد و گوسندهای دیگر نیز از فرصت استفاده کرده و به چمنزار رفتند و گوسفندهای چاق چمنزار را از بین بردند و خود در آنجا مشغول چرا شدند.
بزغاله عینکی
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ۹۳۱ک |
| پدیدآورندگان |
|
| عنوان فرعی | یک قصه برای بچهها |
| ناشر | رز |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۳ |
| تعداد صفحه | ۳۱ ص |
| اندازه | ۱۵*۲۱س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ب،ج) |
| وضعیت رنگ | کودکان و نوجوانان؛۳۰ |
| بهاء | ۳۰ريال |
| نوبت چاپ | چاپ اول ۱۳۵۳ |
توضیحات: