داستان کودکان: شیرفروش و دختر تاجر

روزی درویشی به در خانه ی پیرزن نخ ریسی می رود و از او آب می خواهد. پس از سیراب شدن به او عکس گاوی با پستانهای بزرگ می بخشد و به پیرزن می گوید هرگاه گرسنه شدی به پستان های گاو اشاره کن و بگو (سروش مدوش بدوش ) و از آنها برای تو شیر می ریزد. پیرزن پس از آن از راه شیرفروشی زندگی اش را می گذراند تا اینکه پسر شیرفروشی که ورشکسته شده است قصد دزدیدن عکس گاو را از پیرزن می کند. اما به دست درویش کشته می شود.

گونه مقاله
نویسندگان
  • آفرین,
ناشر ترقی
سال تولد ۱۳۳۰
تاریخ نشر دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۳۰
شماره دوره۹ ش۶ (۴۴۳)
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه ۱۴-۱۶
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (سیاه و سفید)
موضوع
  • آفرین
  • افسانه جادویی
  • ترقی
  • مقاله
توضیحات:
Submitted by mehrzady on