بابا تاریخ به دیدن بچه هایی می رود که در زنداناند و از هر میپرسد چرا زندانی شدهاند. سپس برای هر یک از ظلم ستمگران داستانی تعریف میکند. با تمام شدن حرف بابا تاریخ بچه ها یک صدا فریاد می زنند. زنده باد بهار و آزادی. نگهبانان با شنیدن صدای بچه ها تیر هوایی شلیک میکنند. اما صداها هر لحظه بلندتر میشود. زندانیان، نگهبانان را میکشند و فرار میکنند.
بابا تاریخ
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٤٥٠٢ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٣٢٠- |
| عنوان فرعی | داستانی برای نوجوانهایی که پیر به دنیا آمده اند |
| ناشر | دفتر نشر فرهنگ اسلامی |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۷ |
| تعداد صفحه | [٤٨] ص |
| اندازه | ٥/٢٢*٥/٢٣ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج ،د) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (رنگی) |
| بهاء | ٥٥ ریال |
توضیحات: