در یک مزرعه، یک اردک کوچولو از تخم بیرون آمد. مادرش تا او را میبیند، میگوید: تو مثل دیگر بچههاى من قشنگ نیستى و سپس او را پنهان میکند. جوجه اردک زشت تا مدتى در جنگل دور از چشم دیگران سفر مىکند، تا پس از گذشتن زمستان روزى به دریاچه رفت. در دریاچه قوى زیبایى را دید و وقتى تصویر خود را در آب دید فهمید که دیگر آن اردک زشت نیست، بلکه به قوى زیبایى تبدیل شده است. او با یک قو عروسى کرد.
اردک زشت کوچولو
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ۱۴۲۴ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ۱۸۰۵- ۱۸۷۵ |
| عنوان دیگر | عنوان اصلی:[ Den grimme elling] |
| ناشر | پديده |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | نوشته شده |
| تعداد صفحه | (۸)ص |
| اندازه | ۲۴*۱۷س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (الف) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی(رنگی) |
| بهاء | ۲۰ريال |
توضیحات:
ثبت نام های اردک زشت کوچولو
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||