اردک‌ زش‍ت‌ ک‍وچ‍ول‍و

در یک مزرعه، یک اردک کوچولو از تخم بیرون آمد. مادرش تا او را می‌بیند، می‌گوید: تو مثل دیگر بچه‏هاى من قشنگ نیستى و سپس او را پنهان می‌کند. جوجه اردک زشت تا مدتى در جنگل دور از چشم دیگران سفر مى‏کند، تا پس از گذشتن زمستان روزى به دریاچه رفت. در دریاچه قوى زیبایى را دید و وقتى تصویر خود را در آب دید فهمید که دیگر آن اردک زشت نیست، بلکه به قوى زیبایى تبدیل شده است. او با یک قو عروسى کرد.

گونه کتاب
شماره دسترسی ۱۴۲۴ک
پدیدآورندگان
  • اندرسن, هانس کریستیان
  • [ه‍ان‍س‌ ان‍درس‍ن‌ ک‍ری‍س‍ت‍ی‍ان]
تاریخ تولد - وفات ۱۸۰۵- ۱۸۷۵
عنوان دیگر عنوان اصلی:[ Den grimme elling]
ناشر پديده
مکان انتشار تهران
سال انتشار نوشته شده
تعداد صفحه (۸)ص
اندازه ۲۴*۱۷س.م
موضوع
  • ادبیات ترجمه
  • افسانه جانوری
  • افسانه ها و قصه های دانمارکی
  • افسانه های نو
  • پدیده
  • کتاب
  • ه‍ان‍س‌ ان‍درس‍ن‌ ک‍ری‍س‍ت‍ی‍ان
گروه سنی (الف)
وضعیت رنگ م‍ص‍ور، نقاشی(رن‍گ‍ی‌)
بهاء ۲۰ريال
توضیحات:
Submitted by farzant on