زن و مرد پیر گیلک پس از سال ها، با خوردن معجونى صاحب بچهاى مىشوند که از لحظه ى تولد راه مى رود و حرف مى زند. اسم او را باقلاقاطوق مىگذارند. او با هوش و زرنگ است، درس مىخواند و به مردم کمک مىکند. رودخانه اى که به سرزمین گیلان آب مىرساند خشک مىشود. هیچ کس نمىتواند آب را به رودخانه بازگرداند. باقلاقاطوق راهى رودخانه مىشود و پس از پشت سرگذاشتن دشوارى ها و فریب دادن اژدهایى که آب را از رودخانه برده است، آب را به رودخانه باز مىگرداند.
باقلاقاطوق یا کوچولوى جسور
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٣٠٦١ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٣٢٤- |
| ناشر | نوبل |
| مکان انتشار | تبريز |
| سال انتشار | ۱۳۵۰ |
| تعداد صفحه | ۲۶ص |
| اندازه | ۲۱*۱۴ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج ، د) |
| بهاء | ٢٣ ريال |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ١٣٥٠ |
توضیحات:
ثبت نام های باقلاقاطوق یا کوچولوى جسور
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||