کلاته نان

در آبادى کلاته نان مادر و پسری کشاورزى مى‌کنند. مادر از شدت کار بیمار شده است، همسایه ها به پسر او مى‌گویند که باید به مادرش گوشت بدهد تا دوباره خوب شود. پسر نیز یکی از دو گاو خود را مى‌کشد. مادر پس از خوردن گوشت سر حال مى‌شود و شروع به کار مى‌کند. فصل پاییز مى‌رسد و باید زمین را شخم بزنند. پسر ناچار مى‌شود مادر و گاو دیگر را به یوغ ببندد. روزی وقتى حاکم از آنجا می‌گذرد، با دیدن این صحنه بسیار تعجب مى‌کند. پس از آنکه از علت ماجرا باخبر مى‌شود، گاو تنبل و چاق خود را به پسر مى‌دهد. پسر با تلاش بسیار گاو حاکم را زرنگ و کارى مى‌کند. سپس حاکم، دختر چاق و تنبل خود را نیز به او مى‌دهد. دختر نیز پس از مدتى کار و زحمت در مزرعه، به زنى کامل تبدیل مى‌شود.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٢٥٥٠ک
پدیدآورندگان
  • ساعدی, غلامحسین
  • نوشته غلامحسین ساعدی؛ نقاشی ابراهیم‏ حقیقى
تاریخ تولد - وفات ١٣١٤-١٣٦٤
پدیدآورندگان همکار
  • حقیقی, ابراهیم
ناشر امیرکبیر
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۲
تعداد صفحه ۳۵ ص
اندازه ٢٢*٥/٢١س.م
موضوع
  • ابراهیم‏ حقیقى
  • ادبیات تالیف
  • امیر کبیر
  • داستان اجتماعی
  • داستان روستا
  • داستان فارسی
  • غلامحسین ساعدی
  • کتاب
گروه سنی (ب)
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (رنگی)
بهاء ٥٠ ریال
نوبت چاپ چاپ اول: ١٣٥٢
توضیحات:
Submitted by farzant on