"پردل" پسرک سرخ پوست بسیار به شکار بسیار علاقه دارد. اما مادرش او را نصیحت میکند که درس بخواند تا وقتی بزرگ شد رییس خوبی برای قبیله اش باشد. یک روز که پدر و مادرش مشغول کارهای خودشان هستند. پردل تیر و کمانش را بر میدارد و به شکار میرود. به موشی می رسد. موش به او میگوید که من خیلی کوچولو هستم. اما یک موش خرمایی بزرگ تر میشناسم که برای شکار مناسب تر است. به این ترتیب هر جانوری او را به جانوری بزرگ تر از خود برای شکار نشان میدهد تا پردل به خرس میرسد. خرس به او میگوید: برای چه میخواهی شکار کنی. پردل به او میگوید: که برای سرگرمی. خرس خیلی عصبانی میشود و به پردل میگوید: من وقتی خیلی گرسنه میشوم شکار میکنم. پردل تیر و کمانش را میگذارد و فرار میکند و تصمیم میگیرد به مدرسه برود و برای سرگرمی شکار نکند.
شکارچی شجاع
برچسب:
گونه | کتاب |
شماره دسترسی | ٦٢٦ک |
پدیدآورندگان |
|
تاریخ تولد - وفات | ١٨٩١-١٩٧٣ |
پدیدآورندگان همکار |
|
عنوان دیگر | عنوان اصلی: [ The Mighty Hunter] |
ناشر | همگام با کودکان و نوجوانان، امیرکبیر |
مکان انتشار | تهران |
سال انتشار | ۱۳۵۲ |
تعداد صفحه | [٤٨] ص |
اندازه | ۲۱*۲۸ س.م |
موضوع |
|
گروه سنی | (ب،ج) |
وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید، رنگی) |
بهاء | ١٢٠ ریال |
عنوان کوتاه | قصه های برگزیده ی دنیا برای همه ی کودکان؛ ٢٣ |
توضیحات: