عروسی سرخ

مادر بزرگ برای نوه هایش قصه سالی را تعریف می کند که زمستان تمام نمی شد تا اینکه روزی ابرها تکانی خوردند و باران سرازیر شد. باران نفس سرما را برید و از آن دورها بهار نرم نرمک آمد و هر صبح و هر شب که ماه و خورشید نگاهشان به هم می افتاد آسمان سرخ می شد.

گونه کتاب
شماره دسترسی ١١٢٢ک
پدیدآورندگان
  • تیموری, محمد
  • نوشته محمد تیموری؛ نقاشی محمدعلی سجادی
پدیدآورندگان همکار
  • سجادی, محمد علی
ناشر ققنوس
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۷
تعداد صفحه ٢٢ص
اندازه ٢٣*٥/٢٤ س.م
موضوع
  • داستان فارسی
  • ققنوس
  • کتاب
  • محمد تیموری
  • محمدعلی سجادی
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (سیاه و سفید)
بهاء ٤٥ ریال
توضیحات:

ثبت نام های عروسی سرخ

شناسه نام سرگروه شماره سرگروه واتساپ تعداد همراهان قیمت تاریخ عملیات
هیچ ثبت نامی یافت نشد.