گل اومد بهار اومد

خاله نخودى همه چیز دارد ولى همیشه غمگین است. او که تک و تنها وسط بیابان زندگى مى‏کند، از اینکه زمستان به درازا کشیده ناراحت است. روزى فالگیرى می آید و به او می گوید که دیوى راه بهار را بسته است. نخودى تصمیم می گیرد برود و دیو را نابود کند تا بهار زودتر برسد.

گونه کتاب
شماره دسترسی ١٣٢٠ک
پدیدآورندگان
  • نیستانی, منوچهر
  • شعر از منوچهر نیستانى؛ نقاشی از پرویز كلانترى
تاریخ تولد - وفات ۱۳۱۵-
پدیدآورندگان همکار
  • کلانتری, پرویز
ناشر كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۳
تعداد صفحه ٢٤ ص
اندازه ٥/٤٠*٥/٢٤س.م
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • افسانه ها و قصه های ایرانی
  • پرویز كلانترى
  • کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
  • کتاب
  • منظومه داستانی
  • منوچهر نیستانى
گروه سنی (الف، ب)
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (رنگى)
بهاء ٣٥ ریال شمیز و ٦٠ ریال اعلا.
نوبت چاپ چاپ اول: ١٣٥٣
توضیحات:
Submitted by baharg on