شهری که نخودی در آن زندگی میکند، حاکم ستمگری دارد. بوته ی گیاهى به نخودی مىگوید حاضر است براى رهایى مردم به او کمک کند. گیاه جادویى، پوست نخودی به نخودی مىدهد که هر اندازه که نخودی بخواهد باز میشود و همه چیز در آن جا میگیرد. نخودی روز عروسی دختر حاکم به کاخ مىرود. در راه به شیر، گرگ و خروس برمىخورد. آن ها هم با نخودی همراه مىشوند. نخودی آن ها را در پوست نخود جا مىدهد. وقتی به دربار مىرسد، شیر و گرگ به جمعیت حمله مىکنند. خروس نیز مردم را به یارى کردن به نخودی فرا مىخواند. مردم با شنیدن بانگ خروس به کاخ حمله مىکنند و آن را از بین مىبرند
نخودى و حاکم
برچسب:
گونه | کتاب |
شماره دسترسی | ١٣٩٣ک |
پدیدآورندگان |
|
تاریخ تولد - وفات | ١٣٢٤- |
ناشر | نوبل |
مکان انتشار | تبريز |
سال انتشار | ۱۳۵۳ |
تعداد صفحه | ۳۲ ص |
اندازه | ٥/١٤*٧/٢١ س.م |
موضوع |
|
گروه سنی | (ج) |
بهاء | ١٨ ريال |
نوبت چاپ | چاپ دوم: ١٣٥٣ |
توضیحات: