قصه‏ باغ مریم

روزى مریم از مادربزرگ درباره ى سبب تنگدستى مردم روستا و اینکه زنبورهاى همسایه ى پولدارشان شهد گل هاى آن ها را مى‌مکند، مى‌پرسد. مادربزرگ او را از وضعیت اجتماعی آگاه می‌کند و مریم نیز دوستانش را آگاه می کند. آنها با یکدیگر همکارى مى‌کنند و کندوى عسل مى‌سازند و زنبورها به کندوهاى آن ها مى‌آیند. مریم و دوستانش مى‌کوشند تا مردم نیز زندگى آسوده و خوبى داشته باشند.

گونه کتاب
شماره دسترسی ١٤٦٣ک
پدیدآورندگان
  • رضوان, مرتضی
  • مرتضی رضوان
عنوان فرعی افسانه كودكان
ناشر رز
مکان انتشار تهران‌
سال انتشار ۱۳۵۰
تعداد صفحه ۶۵ ص
اندازه ۱۵*۲۲ س.م
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • داستان اجتماعی
  • داستان فارسی
  • رز
  • کتاب
  • مرتضی رضوان
گروه سنی (ج ، د )
عنوان کوتاه كودكان و نوجوانان؛۱
نوبت چاپ چاپ اول: ١٣٥٠
توضیحات:
Submitted by farzant on