از کیکاوس تا کیخسرو (آفتاب)

کیقباد پدر کاووس در وقت مرگ از پسرش می‌خواهد که پادشاهى دادگر باشد. ولى او این چنین نمی‌کند و هر روز به جنگ با پادشاهان دیگر سرزمی‌ها می‌پردازد. هر بار زال و رستم به یاری می‌آیند. کاووس در هاماوران دلباخته سودابه می‌شود و با او ازدواج می‌کند. شاه هاماوران با کاووس می‌جنگد و او را به اسیر می‌کند و سودابه را نیز به نزد او می‌برند. باز سپاه کاووس از زال براى نجات پادشاه کمک می‌گیرند. رستم، کاووس را نجات می‌دهد. کاووس به پارس برمی‌گردد و آرامش برقرار می‌شود. اما دوباره پادشاه با وسوسه‌ی دیوى دیگر تصمیم می‌گیرد به آسمان برود. او تا عقابان غذا دارند، به پرواز ادامه می‌دهد. ولى وقتى غذا تمام می‌شود عقابان او را در سرزمین آمل به زمین می‌اندازند. سرانجام با دسیسه‌ی کاووس رستم سهراب را می‌کشد. پس از مرگ سهراب، رستم می‌فهمد که پسر خود را کشته است. این بار نیز کاووس با دریغ داشتن نوشدارو از سهراب نشان می‌دهد که خود کامه‏اى، خود پرست است. همه در دربار شادى مى‏کنند ولى زابلستان سوگوار سهراب است.
به مناسبت جشنواره حماسه سراى بزرگ توس

گونه کتاب
شماره دسترسی ٢٨١٩ک
پدیدآورندگان
  • کیانوش, محمود
  • بازنوشته محمود کیانوش
تاریخ تولد - وفات ١٣١٣-
ناشر اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۴
تعداد صفحه ٧٩ص
اندازه ٥/١٦*٢٣ س.م
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • ادبیات تاليف
  • بازنویسی
  • داستان حماسی
  • داستان فارسی
  • کتاب
  • محمود کیانوش
  • میثم
گروه سنی (د، ه)
عنوان کوتاه داستانهای شاهنامه برای جوانان
توضیحات:

ثبت نام های از کیکاوس تا کیخسرو (آفتاب)

شناسه نام سرگروه شماره سرگروه واتساپ تعداد همراهان قیمت تاریخ عملیات
هیچ ثبت نامی یافت نشد.