علی کوجی به قصد سفر، طلاهای خود را در کوزهای میگذارد و نزد دوستش حسین میبرد. بعد از هفت سال برای گرفتن طلاهایش بر میگردد. اما سکه ها در کوزه نبودند. علی از حسین شکایت میکند اما چون شاهدی ندارد قاضی حکمی نمیدهد. علی به هارون و الرشید شکایت میکند. هارون الرشید که با لباس مبدل در شهر میچرخید به طور تصادفی در جریان دادگاه نمایشی علی و حسین که کودکان آن را بازی میکردند قرار میگیرد. در این دادگاه نمایشی کودکان به راحتی ثابت میکنند که حسین پول های علی را دزدیده است. هارون الرشید به آنها جایزه می دهد و از قاضی میخواهد که قضاوت را از کودکان یاد بگیرد.
قاضی کوچک
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ۳۳۷۴ک |
| پدیدآورندگان |
|
| پدیدآورندگان همکار |
|
| ناشر | گوتمبرگ |
| مکان انتشار | بی جا |
| سال انتشار | نوشته شده |
| تعداد صفحه | ۱۵ ص |
| اندازه | ۲۱*۱۴ |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ب، ج) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی(سیاه و سفید) |
| بهاء | ۵ريال |
| عنوان کوتاه | داستانهای کودکان سری ۵ ریالی؛۴ |
توضیحات:
ثبت نام های قاضی کوچک
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||