مریم در اتاقش مارمولک کوچکی می بیند که به چشم های او خیره شده است. دختر با مارمولک سخن می گوید. مادرش مارمولک را می زند. مریم را از مارمولک ها می ترساند و به او می گوید هنگام دیدن مارمولک نه حرف بزند و نه بخندد. از این پس مریم دیگر با کسی حرف نمی زند. اما مریم و مارمولک پنهانی همدیگر را می بینند و با هم حرف می زنند. هیچ کس باور نمی کند که مریم با مارمولک کوچک حرف می زند. تا اینکه مارمولک از دختر می خواهد تمام داستانش را برای همه ی بچه ها بنویسد تا همه آن را بخوانند و باور کنند.
مارمولک کوچک اتاق من
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٢٠٣٩ک |
| پدیدآورندگان |
|
| پدیدآورندگان همکار |
|
| ناشر | کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۴ |
| تعداد صفحه | ۲۶ ص |
| اندازه | ٥/٢٤*٥/٢٤ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ب) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (رنگی) |
| بهاء | ٤٠ ريال شميز و ۶۵ ريال اعلا |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ١٣٥٤ |
توضیحات:
ثبت نام های مارمولک کوچک اتاق من
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||