روباهی دست به سینه در برابر پیرزن که دارد چای می خورد، ایستاده. پیرزن از روباه می خواهد وسایل او را به در حمام برساند و بعد بیاید و خانه را تمیز کند و ناهار هم بپزد ولی از شیر و ماستی که در گنجه هست نخورد. روباه بعد از انجام دادن کارها خسته می شود و کمی از ماست و شیر را می خورد. وقتی پیرزن موضوع را می فهمد دم روباه را می برد و می گوید تو ماست و شیر من را بده تا من هم دم تو را بدهم. روباه هم از گاو، شغال، زمین، نهرآب، عمواویار، مرغ و برزگر کمک می گیرد تا ماست و شیر را تهیه کند و به پیرزن بدهد و دمش را پس بگیرد.
از فولکلورهای ایرانی: پیرزن و شغال
برچسب:
| گونه | مقاله |
| شماره دسترسی | ۱۳۹۷م |
| نویسندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ۱۲۹۵-۱۳۷۷ |
| ناشر | سپیده فردا |
| سال تولد | ۱۳۳۷ |
| تاریخ نشر | مرداد ۱۳۳۷ |
| شماره | س ۶، دوره ۳ ش ۱-۲ |
| زبان انتشار | فارسی |
| شماره صفحه | [۲۰]-۲۶ |
| موضوع |
|
توضیحات:
ثبت نام های از فولکلورهای ایرانی: پیرزن و شغال
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||