بز و کلاغ

کلاغ به دنبال غذا در دامنه ی کوه بزی را دید که از شیر، پنیر درست کرده بود. کلاغ که از گرسنگی بی تاب بود داد زد: شیر، پنیر. بز، هراسان به هر سو دوید. اما به غیر از کلاغی که از خنده به خود می پیچید، چیزی ندید. بز گفت: کو شیر پیر؟ بز قبل از اینکه حالش خوب شود با نام شیر دو قالب پنیر را از دست داده بود. (داستان منظوم)

گونه مقاله
نویسندگان
  • یمینی شریف, عباس
تاریخ تولد - وفات ۱۲۹۸-۱۳۶۸
ناشر بازی کودکان
سال تولد نوشته شده
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه ٣
وضعیت رنگ مصور (سیاه و سفید)
موضوع
  • بازی کودکان
  • عباس یمینی شریف
  • مقاله
  • منظومه داستانی
  • منظومه ها
توضیحات:

ثبت نام های بز و کلاغ

شناسه نام سرگروه شماره سرگروه واتساپ تعداد همراهان قیمت تاریخ عملیات
هیچ ثبت نامی یافت نشد.