یک هلو و هزار هلو

هلوی رسیده ای از سبدی که باغبان برا ی ارباب ده می برد، می افتد و صاحبعلی و پولاد، دو پسر فقیر، آن را برمی دارند و می خورند و هسته اش را گوشه ی باغ برای خود می کارند. هلو به عشق آن ها رشد می کند و سال دوم یک هلوی درشت می دهد، اما وقتی می فهمد که صاحبعلی را مار گزیده و مرده است و پولاد از غصه ی او می خواهد به شهر برود، تنها میوه ی خود را به پای پولاد می اندازد و تصمیم می گیرد از آن به بعد میوه های خود را بخشکاند تا به دست ارباب و باغبان ده نرسد.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٢٥١٤ک
پدیدآورندگان
  • بهرنگی, صمد
  • نوشته ی بهرنگ
تاریخ تولد - وفات ۱۳۱۸-۱۳۴۷
ناشر شمس، دنیا
مکان انتشار تبریز
سال انتشار ۱۳۴۸
تعداد صفحه ۳۵ص
اندازه ۶/۲۱*۵/۱۴س.م
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • بهرنگ
  • شمس،دنیا
  • صمد بهرنگی
  • فانتزی ایرانی
  • فانتزی واقعگرا
  • کتاب
گروه سنی (د،ه)
بهاء ۱۰ ریال
نوبت چاپ چاپ اول: ١٣٤٨، چاپ دوم: ١٣٤٨، چاپ سوم: ١٣٤٨
توضیحات:
Submitted by baharg on