جوانمرد

ابوذر غفاری ضامن مرد جوانی می شود که در حادثه ای پدر دو مرد جوان را کشته است. جوان می‌خواهد به دیدن خانواده ی خود برود و پیش از مراسم اعدام بازگردد. قاتل سر وقت بر می‌گردد و می‌گوید برگشتم تا نگویند وفای به عهد از میان ما رفته است. ابوذر می‌گوید ضمانت کردم تا نگویند مروت از میان ما رفته است. دو برادر می‌گویند قاتل را می‌بخشیم تا نگویند بخشش از میان ما رفته است.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٧٥٤ک
پدیدآورندگان
  • منش, علی مقدم
  • علی مقدم منش؛ میرفخرایی
پدیدآورندگان همکار
  • میرفخرایی,
ناشر آزادی
مکان انتشار تهران
سال انتشار نوشته شده
تعداد صفحه ٣٢ص
اندازه ١٧*٢٤ س.م
موضوع
  • آزادی
  • ادبیات تالیف
  • داستان اخلاقی
  • داستان دینی
  • داستان فارسی
  • علی مقدم منش
  • کتاب
  • میرفخرایی
گروه سنی (ج، د)
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (سیاه و سفید)
بهاء ٣٥ ریال
توضیحات:
Submitted by farzant on