برویم ستاره بچینیم

مادر به آرش مى‏گوید که پدرش کتابى خوانده و به دنبال ستاره خود رفته است. آرش کتاب پدر را می خواند و به دوستان خود می گوید که هر کس ستاره‏اى دارد و باید به دنبال آن برود. مادر آرش مریض می شود. آرش همراه دوستانش تصمیمم می گیرند دنبال ستاره مادر بروند. بالاى الوند کوه قصر شیطانک‏ها است آرش و دوستانش با آنها مبارزه می کنند و پیروز می شوند.آنها به سر چاهى پر ستاره می روند. و دو ستاره روى شانه آرش می نشیند و آرش آنها را به خانه می برد. ستاره‏ها به آسمان می روند و مادر آرش خوب می شود.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٤٥٦ک
پدیدآورندگان
  • عسگری, میرزا آقا
  • نوشته ی میرزا آقا عسگری؛ تصاویر محمدرضا شریفی نیا؛ خط عباسعلی حاج آقا محمد
پدیدآورندگان همکار
  • شریفی نیا, محمد رضا
  • محمد, عباسعلی حا
ناشر شهاب
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۷
تعداد صفحه [٣٥] ص
اندازه ٢٢*٢٤ س.م
موضوع
  • شهاب
  • عباسعلی حاج آقا محمد
  • کتاب
  • محمدرضا شریفی نیا
  • میرزا آقا عسگری
گروه سنی (ب، ج)
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (سیاه و سفید، رنگی)
توضیحات:
Submitted by baharg on