تی ین پائو پسرکی چینی است که در زمان جنگ میان چین و ژاپن با خانواده اش در روستایی زندگی می‌کرد. با بمباران روستای آنها توسط ژاپونی ها او به همراه خانواداه‌اش به شهر هنگ یانگ می‌روند . روز بعد پدر و مادر تی ین پائو برای پیدا کردن کار به فرودگاه می‌روند. تی ین پائو هم در باران و باد شدید به دشواری خلبان امریکایی را با قایق به آن طرف رودخانه می‌رساند و پولی خوبی می‌گیرد. پدر و مادرش از او می خواهند دیگر هیچ وقت این کار خطرناک را نکند. اما روز بعد باد و باران شدیدتری خانه ی قایقی آنها را در مسیر آب قرار می‌دهد و تی ین پائو را که در آن خواب بود به محل استقرار ژاپونی ها می‌برد. پسر پس از خارج شدن از قایق تلاش می کند بدون اینکه ژاپونی ها او را ببیند دوباره به هنگ یانگ برگردد. در راه مجددا با خلبان امریکایی روبرو می شود این بار نیز تی ین پائو جان او را از مرگ نجات می‌دهد. آنها سپس به کمک چریک های چینی جداگانه به طرف هنگ یانگ حرکت می‌کنند. در نهایت تی ین پائو به اقامتگاه ۶۰ خلبانان امریکایی می‌رسد. آنها که ماجرای او و فداکاریش برای نجات جان خلبان امریکایی را می‌شنوند از او نگهداری می‌کنند و تی ین پائو آنها را ۶۰ پدر می‌نامد. با مرخص شدن خلبان امریکایی از بیمارستان آنها با هواپیما بدنبال مادر و پدر تی ین پائو می‌روند و آنها را در فردوگاه بزرگ پیدا می‌کنند.