مسافر زمان روى بعد چهارم، یعنى زمان تحقیق مى‏کند و بر پاپه ی نتایج به دست آمده، ماشین زمان را می سازد. او با ماشین زمان آینده به دورانى مى‏رسد که انسان ها همه ی مشکلات اجتماعى و بهداشتى را حل کرده و دچار سستى و رخوت شده اند. در ادامه ی سفر به زمانى می رسد که زمین ثابت می ماند و خورشید به آخرین حد گرمای خود می رسد. مسافر زمان دوباره به سفر خود ادامه می دهد و هزار سال توقف مى‏کند تا وضعیت جهان را بررسى کند. بعد به سى میلیون سال آینده می رسد. حالا خورشید آن قدر بزرگ شده است که یک دهم آسمان را مى‏پوشاند. آثار حیات دیده نمى‏شود و سرما کشنده است. او این بار سفر خود را در جهت عکس شروع می کند تا به زمانى می رسد که حرکت را آغاز کرده است. مسافر زمان در بازگشت، ماجرا را براى نشریات مطرح می کند ولى کسى حرف او را نمی پذیرد. او دوباره تصمیم می گیرد که برود و دیگر بازنگردد.