قصه دروازه بخت

مادری دو دختر دارد، یک دختر زیبا ولى تن پرور و بى هنر و دیگرى زشت و سیاه چرده ولى پرکار و هنرمند و مهربان، مادر، دختر زیبا را بسیار دوست دارد و انجام تمام کارها را به دختر زشت مى سپارد. روزی دوک دختر زشت به چاه می افتد. مادرش او را مجبور می کند به داخل چاه برود و دوک را بیاورد. دختر زشت داخل چاه می رود و وارد سرزمینى می شود. در آنجا پیرزنی را می بیند که به او کمک هاى بسیاری می کند. پیرزن هم در عوض به او زیبایی می دهد و کمک می کند تا دوکش پیدا شود. خواهر زیبا به طمع می افتد و خود را در چاه می اندازد. ولى برعکس خواهرش، با رفتار خودخواهانه اش پیرزن را می رنجاند. پیرزن هم او را زشت می کند و به سزاى رفتارش می رساند.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٣٤٩٨ک
پدیدآورندگان
  • شاملو, احمد
  • حقیقی, ابراهیم
  • ‌اح‍م‍د ش‍‍ام‍ل‍و؛ ن‍ق‍‍اش‌ ‌اب‍ر‌ا‌ه‍ی‍م‌ ح‍ق‍ی‍ق‍‍ی‌
تاریخ تولد - وفات ۱۳۰۴-۱۳۷۹
ناشر ‌ام‍ی‍رک‍ب‍ی‍ر،ک‍ت‍‍اب‍‍ه‍‍ا‌ی‌ طلای‍‍ی‌
مکان انتشار ت‍‍ه‍ر‌ان‌
سال انتشار ۱۳۵۷
تعداد صفحه [٦٤] ص
اندازه ۲۹*۲۹س.م
موضوع
  • اب‍ر‌ا‌ه‍ی‍م‌ ح‍ق‍ی‍ق‍‍ی‌
  • ‌اح‍م‍د ش‍‍ام‍ل‍و
  • ادبیات تالیف
  • ادبیات عامیانه
  • افسانه ها و قصه های ایرانی
  • امیرکبیر،کتاب های طلایی
  • بازآفرینی
  • کتاب
وضعیت رنگ مصور، نقاشی(رنگی)
توضیحات:

ثبت نام های قصه دروازه بخت

شناسه نام سرگروه شماره سرگروه واتساپ تعداد همراهان قیمت تاریخ عملیات
هیچ ثبت نامی یافت نشد.