مادری دو دختر دارد، یک دختر زیبا ولى تن پرور و بى هنر و دیگرى زشت و سیاه چرده ولى پرکار و هنرمند و مهربان، مادر، دختر زیبا را بسیار دوست دارد و انجام تمام کارها را به دختر زشت مى سپارد. روزی دوک دختر زشت به چاه می افتد. مادرش او را مجبور می کند به داخل چاه برود و دوک را بیاورد. دختر زشت داخل چاه می رود و وارد سرزمینى می شود. در آنجا پیرزنی را می بیند که به او کمک هاى بسیاری می کند. پیرزن هم در عوض به او زیبایی می دهد و کمک می کند تا دوکش پیدا شود. خواهر زیبا به طمع می افتد و خود را در چاه می اندازد. ولى برعکس خواهرش، با رفتار خودخواهانه اش پیرزن را می رنجاند. پیرزن هم او را زشت می کند و به سزاى رفتارش می رساند.
قصه دروازه بخت
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٣٤٩٨ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ۱۳۰۴-۱۳۷۹ |
| ناشر | امیرکبیر،کتابهای طلایی |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۷ |
| تعداد صفحه | [٦٤] ص |
| اندازه | ۲۹*۲۹س.م |
| موضوع |
|
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی(رنگی) |
توضیحات:
ثبت نام های قصه دروازه بخت
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||