شر از وقتى بچه بود کینه ی خیر را به دل مى گیرد. روزی به تصادف آن دو همسفر مى شوند. شر چشمان خیر را کور و او را در بیابان رها مى کند. اما به خواست خدا خیر به چادرنشینان کرد بر می خورد. آن ها او را درمان مى کنند و خیر با دختری کرد ازدواج مى کند. خیر با درمان چشمان دختر سلطان و وزیر با همان دارو، به کاخ سلطان راه مى یابد و روزی کسی را به دنبال شر مى فرستد. شر نخست کار خود را انکار مى کند ولی سرانجام زبان به اعتراف مى گشاید. خیر او را مى بخشد تا به راه خود برود، اما یکی از کردها به دنبال او مى رود و شر را به سزای کارهایش مى رساند.
خیر و شر
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٤٢١ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | نظامى، الیاس بن یوسف |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| عنوان فرعی | یک داستان از هفت گنبد "نظامی گنجوی" |
| ناشر | اشرفی |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۰ |
| تعداد صفحه | ۵۵ص |
| اندازه | ۲۱*۱/۱۴س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج) |
| وضعیت رنگ | مصور ، نقاشی (سياه و سفيد) |
| بهاء | ۲۰ ریال |
| عنوان کوتاه | قصه های تازه از کتابهای کهن برای کودکان؛ ۱ |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ۱۳۴۴، چاپ دوم: ۱۳۴۷، چاپ سوم: ۱۳۵۰ |
توضیحات:
ثبت نام های خیر و شر
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||