یکی از امیران معتصم، خلیفه ی عباسی، از مرد کاسبی پول قرض مى گیرد. اما هنگامی که باید پول را پس بدهد، گرفتن آن را انکار مى کند. درویشی، کاسب را نزد پیر مؤذن مى فرستد. مؤذن خیلی زود پول را از امیر مى گیرد. وقتی کاسب چگونگی ماجرا را جویا مى شود، پیر مؤذن مى گوید که یک بار دیگر نیز یکی از امیران خلیفه مرتکب خلافی شده بود. او، شب هنگام اذان این خبر را داد و با این کار معتصم را خبردار کرد. خلیفه نیز امیر را به مجازات رساند. این امیر هم از تکرار آن واقعه مى ترسید که پول را پس داد.
حق و ناحق
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٦١٠ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ٤٠٨-٤٨٥ق |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| عنوان فرعی | یک داستان از "سیاست نامه" خواجه نظام الملک |
| ناشر | اشرفی |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۰ |
| تعداد صفحه | ۵۲ ص |
| اندازه | ۵/۱۶*۸/۲۳س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج) |
| وضعیت رنگ | مصور ، نقاشی (سياه و سفيد) |
| بهاء | ۲۰ ریال |
| عنوان کوتاه | قصههای تازه از کتابهای کهن؛ ۲ |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ۱۳۴۵، چاپ دوم: ۱۳۴۷، چاپ سوم: ۱۳۵۰ |
توضیحات:
ثبت نام های حق و ناحق
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||