عنوان | داستان کودکان: حمید و حمیده |
گونه | مقاله |
نویسندگان | آفرین, |
ناشر | ترقی |
سال تولد | ۱۳۳۰ |
تاریخ نشر | دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۳۰ |
شماره | دوره۹ ش۱۲ (۴۴۹) |
زبان انتشار | فارسی |
شماره صفحه | ۱۴-۲۱ |
وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
موضوع | آفرین, ترقی, داستان اخلاقی, مقاله |
متن کامل | تاجری ایرانی دو پسر و یک دختر دارد. پسر بزرگ سال هاست که به دیاری دور رفته است و تجارت می کند. دو خواهر و برادر دیگر، حمید و حمیده، از پدر می خواهند آنها را به سفر حج بفرستد. در سفر، حمید بیمار می شود و به همراه خواهر از قافله عقب می ماند. راهزنی حمیده را فریب می دهد و به بهانه ی آوردن پزشک از برادر جدا می کند و در بازار برده فروشان مدینه به تاجری می فروشد. از قضا تاجر، برادر بزرگ حمیده است. او با دیدن خواهر خوشحال می شود و با کمک شاهزاده ی شهر به جست و جوی برادر می پردازد. حمید نزد بدرالملوک، خواهر شاهزاده است. پس از رسیدن برادر، بدرالملوک با حمید ازدواج می کند و شاهزاده با حمیده ازدواج می کند.Adidas footwear | NIKE AIR HUARACHE |