خانم خزوک یا انتخاب رفیق

خانم خزوک (سوسک سیاه) تنها و بی یار است. چشم به راه یاری است تا با او به عروسی موشک پهلوان بروند. اول گاو می‌آید و می‌خواهد یار او بشود. ولی وقتی خانم خزوک از او می‌پرسد اگر در راه به گرگی بربخوریم تو چه می‌کنی، می‌گوید تو را می‌دهم تا گرگ بخورد. خانم خزوک هم او را نمی‌پذیرد. بعد غوک می‌آید. او هم همین پاسخ را می‌دهد. سپس خر می‌آید و می‌گوید اگر گرگ سر راهمان باشد به او جفتک می‌زنم و نمی‌گذارم تو را بگیرد. ولی خانم خزوک از آواز خر خوشش نمی‌آید و او را هم رد می‌کند. بعد زنبور عسل می‌آید و با خود هدیه هم می‌آورد. آوازش هم خوش است و می‌گوید اگر به گرگ بربخوریم تو را برمی‌دارم و پرواز می‌کنم. خانم خزوک خوشحال می‌شود و با زنبور عسل به عروسی می‌رود.

گونه مقاله
نویسندگان
  • باغچه بان, جبار
تاریخ تولد - وفات ١٢٦٤-١٣٤٥
ناشر سپیده فردا
سال تولد ۱۳۳۳
تاریخ نشر دی ١٣٣٣
شماره س ٢ ش ٩
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه ٤٣-٤۸
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • افسانه تکرار پذیر
  • افسانه جانوری
  • باغچه بان، جبار
  • سپیده فردا
  • مقاله
  • نمایشنامه
توضیحات:
Submitted by farzant on