قصه بز زنگوله پا (روایت فضل الله مهتدی(صبحی)

سازنده عروسک ها: شیرین استوار 


خلاصه داستان: بز زنگوله‌‎پا سه بچه داشت به نام‌های شنگول و منگول و حبه انگور یک روز که بز زنگوله پا می‌خواست برای چرا به چراگاه برود به بچه‌هایش سپرد در را برای هیچ‌کس بجز او باز نکنند. اما گرگ تیز دندان بچه‌ها را فریب داد و شنگول و منگول را خورد. بز زنگوله‌پا به جنگ گرگ رفت تا بچه‌هایش را پس بگیرد.