فرشید مثقالی در سال ۱۳۴۲ در اصفهان زاده شد . درباره دوران کودکی و نوجوانیاش میگوید:«تنهاقصهگوی من پدرم بود . او بیشتر شبها پهلوی تخت من مینشست و قصه میگفت . هنوز لذت به خواب رفتن همراه با نوای قصهی اورا فراموش نکردهام . بزرگتر که شدم به جمع خوانندگان پر و پا قرص مجله «کیهان بچهها » پیوستم . جذابترین داستان آن برای من کمیک مصوری بود از یک خلبان فضایی و اتفاقاتی که برایش پیش میآمد ..... در دوره نوجوانیام ، انتشارات گوتنبرگ یک سری کتابهای مشهور ویژهی نوجوانان منتشر میکرد که پرحجم بودند . گوتنبرگ برای آنکه بچهها قدرت خرید این آثار را داشته باشند ، آنها را به جزوههای کوچک و کم حجمی تقسیم میکرد و هر هفته یک جزوه از کتاب منتشر می شد . بهای آنها پنج ریال بود . این کتابها برای من در آن زمان بسیار جذاب بودند ، همچون « سه تفنگدار » ، « بینوایان » ، « پارادیانها » ، « بوسه عذرا» ، « مردی که میخندد » ، و آثار ژول ورن . از دیگر سرگرمیهای من در آن دوران سینما بود و فیلمهای حادثهای سریال از جمله «صاعقه ، شزم ، سوپرمن » و « هنسای عرب » برایم بسیار گیرایی داشتند » .
فرشید مثقالی پس از به پایان رساندن دوره دبیرستان ، ....