پیرمرد نابینا در گوشه ای از یک خرابه در زیر سقف نیمه ویران خوابیده است و دنبال هم صحبتی می گردد. مردی با کوله باری وارد می شود، سلام می کند و کوله بارش را بر زمین می گذارد. مرد جای پیرمرد را تمیز و مرتب می کند و از کوله اش نان، خرما و آب برای او بیرون می آورد. مرد با پیرمرد از خدا صحبت و او را متوجه لطف و مهربانی او می کند، او این کار را هر شب تکرار می کند و مرد حتی دوا هم برایش می آورد. ولی چندی از مرد خبری نمی شود تا اینکه روزی دو جوان که از سر گور پدر خود می آیند، صدای پیرمرد را از خرابه می شنوند و پیرمرد می فهمد که آن مرد نیکوکار، امام علی (ع) بوده است. دو جوان که پسران امام علی (ع) هستند. به پیرمرد می گویند امام علی (ع) چند روز پیش شهید شده است. پیرمرد که بسیار اندوهگین شده است آرزوی مرگ می کند و دعایش مستجاب می شود. آن دو جوان او را به خاک می سپارند.
علی علیه السلام یار مستضعفان
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ١٩٧٣ک |
| پدیدآورندگان |
|
| ناشر | چاپخانه ستوده |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | نوشته شده |
| تعداد صفحه | ٢٤ ص |
| اندازه | ٥/٢٣*٥/١٦س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج ، د) |
| وضعیت رنگ | مصور ، نقاشی (رنگی با تک رنگ آبی) |
| عنوان کوتاه | داستان برای كودكان و نوجوانان؛ ١ |
توضیحات:
ثبت نام های علی علیه السلام یار مستضعفان
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||