اصغر خرکچی با خرش برای بهتر شدن زندگی اش به شهر می رود. هنگامی که به شهر می رسد، با خرش در میوه فروشی مشغول کار می شود، اما به دلیل تندگستی نمی تواند برای خرش کاه و یونجه تهیه کند. بنابراین خر را به حال خودش رها می کند. خر آواره ی بیابان می شود تا اینکه مردی او را در صحرا می بیند و با خود به روستا می برد. در روستا هر از چندی برای اشخاص مختلف بارکشی می کند. روزی در حال پریدن از روی رودخانه دو پایش می شکند. پس از بهبودی راهی صحرا می شود. و روزی صاحب اولیه ی خود را می بیند و با هم دوباره به روستا برمی گردند.
خر و خرکچی
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٤١٧٦ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٢٩٨-١٣٦٨ |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| ناشر | موسسه مطبوعاتی عطایی |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۵ |
| تعداد صفحه | ١٠٩ ص |
| اندازه | ٥/١٤*٥/٢١س.م. |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (د، ه) |
| وضعیت رنگ | مصور ، نقاشی (سياه و سفيد) |
| بهاء | ١٠٠ ریال |
| تیراژ | ٣٠٠٠ن |
توضیحات:
ثبت نام های خر و خرکچی
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||