درخت سرشکسته

در فصل بهار مرد کشاورز در کنار جویبار دانه ای را کاشت. آن دانه پس از مدتی تبدیل به درختی سرسبز شد که به درختان کهن طعنه می زد و نهالان جوان را از سر راه خود کنار می زد. روزی یک کودک بی ادب به سوی او آمد، شاخه هایش را شکست و برای خود یک چوبدستی درست کرد. درخت که سرشکسته شده بود به پسر گفت که من آرزوهای زیادی برای آینده ی خود داشتم. ولی تو آمدی و هوس کردی که مرا بشکنی و چوبدست خود کنی و با این کارت تمام امیدهای مرا تبدیل به ناامیدی کردی.

گونه مقاله
نویسندگان
  • یمینی شریف, عباس
تاریخ تولد - وفات ۱۲۹۸-۱۳۶۸
ناشر بازی کودکان
سال تولد نوشته شده
شماره س ٣ ش ٥٨
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه ٣
وضعیت رنگ مصور (سیاه و سفید)
موضوع
  • بازی کودکان
  • عباس یمینی شریف
  • مقاله
  • منظومه ها
توضیحات:
Submitted by farzant on