داستان کودکان: یک گربه و چهار شریک

عنوانداستان کودکان: یک گربه و چهار شریک
گونهمقاله
نویسندگانآفرین,
ناشرترقی
سال تولد۱۳۲۹
تاریخ نشر

دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۲۹

شماره

دوره۸ ش۱۲ (۳۹۷)

زبان انتشارفارسی
شماره صفحه۱۵
وضعیت رنگ

مصور، نقاشی (سیاه و سفید)

موضوعآفرین, ترقی, مقاله
متن کامل

در شهری ۴ شریک به نام های لیشانک، پوچا، تیلو و لایخو از راه تجارت و خرید و فروش پنبه زندگی می کنند. روزی موش ها به انبار پنبه ها می روند و پنبه ها را می خورند. ۴ شریک گربه ای می خرند و به جان موش ها می اندازند. از قضا دست گربه زخمی می شود. ۳ رفیق گربه را نزد لیشانک می گذارند تا از او مراقبت کند. شبی که لیشانک مست است، گربه با دست زخمی خود به چراغ می زند و آن را واژگون می کند. پنبه ها آتش می گیرند. سه رفیق، لیشانک را مقصر می دانند و ادعای خسارت می کنند. ولی قاضی رأی می دهد که لیشانک درعوض خسارت دوستانش فقط باید یک گربه بخرد و جبران خسارت انبار پنبه به عهده ی سه دوستی می باشد که گربه ی زخمی را داخل انبار فرستاده اند. بنابراین لیشانک گربه ای برای ۳ رفیق خود می خرد و آنها هم خسارت انبار پنبه را می پردازند.jordan Sneakers | FASHION NEWS