مهیار فرزند تاجری در نیشابور است که می خواهد به بغداد سفر کند. در بغداد به نصیحت پدر به دیدار منصور شال فروش می رود که در میهمان نوازی و جوانمردی همتا ندارد. در مدتی که میهمان منصور است، عاشق همسر منصور می شود. منصور بدون اینکه مهیار بفهمد همسرش را طلاق می دهد و او را به عقد مهیار درمی آورد. مهیار جریان را از کنیز زن می شنود و پس از مدتی که منصور ورشکست می شود، او را به شهر خود دعوت می کند و همسرش را که همچون خواهر خود نگاه داشته است، به او باز می گرداند و مال بسیاری به او می بخشد.
داستان کودکان: مهیار نیشابوری و منصور شال فروش
| گونه | مقاله |
| نویسندگان |
|
| ناشر | ترقی |
| سال تولد | ۱۳۲۹ |
| تاریخ نشر | دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۲۹ |
| شماره | دوره۸ ش۳۵ (۴۲۰) |
| زبان انتشار | فارسی |
| شماره صفحه | ۱۴-۱۶ |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
| موضوع |
|
توضیحات: