پادشاه ایران پسری به نام خسرو دارد که اورا به دشت می فرستد تا نزد دایه اش زندگی کند و اسب سواری و شکار وتیراندازی بیاموزد. شاه می میرد و خسرو جانشین پدر می شود. روزی به سرزمین شاه سمندل وارد می شود. در آنجا دل به فیروزه دختر شاه می بندد و به خواستگاری او می رود. اما وزیر سمندل که خود عاشق فیروزه است، بر ضد او توطئه می کند. ولی خسرو می جنگد و آنها را شکست می دهد. حقیقت را به فیروزه می گوید. فیروزه که خود نیز عاشق خسرو شاه شده، به عقد او درمی آید.
داستان کودکان: خسرو شاه و فیروزه بانو
گونه | مقاله |
ناشر | ترقی |
سال تولد | ۱۳۲۹ |
تاریخ نشر | دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۲۹ |
شماره | دوره۸ ش۱۳ (۳۹۸) |
زبان انتشار | فارسی |
شماره صفحه | ۱۵ |
وضعیت رنگ | مصور، عکس، نقاشی (سیاه و سفید) |
موضوع |
|
توضیحات: