کتاب کوچه: متل کرمانشاهی : شنگول و منگول

عنوانکتاب کوچه: متل کرمانشاهی : شنگول و منگول
گونهمقاله
نویسندگانصادق, امین, بلوکباشی, علی
ناشرکتاب هفته
سال تولد۱۳۴۱
تاریخ نشر

یکشنبه ١٩ فروردین ١٣٤١

زبان انتشارفارسی
شماره صفحه[١٦٠]-١٦١
پدیدآورندگان

فرستنده: امین صادق؛ با همکاری علی بلوکباشی

موضوعافسانه جانوری, امین صادق, شنگول و منگول، افسانه, علی بلوکباشی, کتاب هفته, کرمانشاه, متل ها, مقاله
متن کامل

بزی که می خواست به چرا برود، به بچه هایش، شنگول و منگول، گفت: وقتی من نیستم، در را به روی کسی باز نکنید. چون گرگی در این نزدیکی هاست. بز که رفت، گرگ آمد و در زد ولی شنگول و منگول در را به روی او باز نکردند. گرگ هم در را شکست و وارد خانه شد و شنگول و منگول را خورد. بز که برگشت و دید بچه هایش نیستند، اول رفت سراغ روباه. ولی او گفت که بچه ها را نخورده است. بعد به سراغ گرگ رفت. گرگ گفت که من بچه هایت را خوردم و به جنگ تو می آیم. بز هم با شاخ هایش شکم گرگ را پاره کردو شنگول و منگول را بیرون آورد. داستان منظوم.Sports Shoes | シューズ