صمد بهرنگی (1318- 1347) زاده شده در تبریز، نویسنده، آموزگار، منتقد اجتماعی، مترجم و پژوهشگر فولکلور آذربایجانی بود. بهرنگی درباره خودش گفتهاست: «قارچ زاده نشدم بیپدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم. هر جا نَمی بود، به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم... مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم، و شدم معلم روستاهای آذربایجان.» صمد با استفاده از ادبیات عامیانه آذربایجان داستانهایی چون «اولدوز و کلاغها»، «اولدوز و عروسک سخنگو» و... برای کودکان نوشت که بسیار از آنها استقبال شد و در همان روزگار جوانی نام او را در ایران مطرح کرد. شناختهشدهترین اثر او اما «ماهی سیاه کوچولو» است. متنی که فراتر از داستان، نمادی از دوره مبارزه چریکی در دهه 1340 و 1350 در ایران است. کار برجسته صمد بهرنگی در زمینه آموزش و پرورش نگاه آرمانی به کودکان روستایی و تهیدست بود که پس از خودش سبب شد هزاران جوان به دنبال این ایده آموزگاری و آموزش و پرورش روستایی را پیشه خود سازند.
نادر ابراهیمی (1325-1387) در تهران زاده شد و در دانشگاه، زبان و ادبیات انگلیسی خواند. نویسنده ادبیات کودکان و نوجوانان، ادبیات بزرگسال، مترجم، ویراستار، پژوهشگر ادبیات کودکان، فیلمساز و... بخشی از پیشههای او بود. نخستین کتاب ابراهیمی به نام «خانهای برای شب» در سال 1340 یا 1341ش. به چاپ رسید. او در آغاز کار نویسنده کودکان نبود و در داستانهایش برای بزرگسالان، دردها و دشواریهای اجتماعی را بازتاب میداد. نخستین اثرش برای کودکان «دور از خانه» نام داشت. کارهای دیگر او در این حوزه، مانند «کلاغها»، «سفرهای دراز هامی و کامی»، «سنجابها»، «باران، آفتاب و قصه کاشی» و... هستند. همچنین درباره ادبیات کودکان هم چندین اثر به نام او منتشر شده است.
قدسی قاضینور (1325 - ) در لنگرود زاده و در شهرهایی چون کرمانشاه و تهران بزرگ شد. او دانشآموخته رشته نقاشی دانشگاه هنرهای زیبا است. در دوره دانشجویی آموزگاری هم میکرد. پس از آن در سازمان کتابهای درسی و مجلههای پیک تصویرگری کرد و در سال 1350 نخستین داستاناش به نام «چه کسی به چشم پسرک عینک زد» را نوشت و تصویرگری کرد. او کتابهای زیادی برای کودکان نوشت. از جمله میتوان از «آقا معلم»، «مهمانی مهتاب»، «فاصله»، «تعمیرگاه» و... نام برد.
علیاشرف درویشیان (1320-1396) آموزگار، نویسنده ادبیات کودکان و نوجوانان و ادبیات بزرگسال، پژوهشگر فرهنگ مردم، در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. ابتدا برای هشت سال آموزگار روستاهای استان کرمانشاه بود و پس از آن در دانشگاه ادبیات فارسی و روانشناسی تربیتی خواند. در سالهای جوانی (1350 -1357) سه بار برای نوشتن کتابهایی مانند «از این ولایت» دستگیر و زندانی شد. در داستانهایش کودکی خودش و زندگی کودکان فرودست دیگر را بازنمایی کرده است. کارهای او در زمینه گردآوری افسانههای مردم ایران و به ویژه کردها، از آثار بسیار ارزنده او است.
شکور لطفی (1324 -1397) زاده شده در یکی از روستاهای میانه، بزرگ شده در جنوب شهر تهران، دانشآموخته تعلیم و تربیت با گرایش تربیت بدنی بود. آشنایی با توران میرهادی و شورای کتاب کودک و نویسندگانی چون نادر ابراهیمی او را به وادی ادبیات کودکان کشاند. از کتابهایی که برای کودکان نوشته میتوان «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار میکنیم»، «قصه پیرزنی که دلش میخواست تمیزترین خانه دنیا را داشته باشد» و «سرگذشت چمنزار بزرگ» را نام برد.