در دوره پهلوی پوشاک کودک با تحولی چشم گیر روبرو شد و آن هم طراحی و تفاوت در پوشاک کودکان با بزرگسالان بود. در این زمینه کودکان نه تنها پوشاک رسمی خود را داشتند که در هر جایگاهی هم پوشاک آن جایگاه طراحی می شد. با شکل گیری نظام آموزش و پرورش رسمی، تهیه و تولید پوشاک یونیفورمی مانند لباس و کلاه فرم مانند کلاه پهلوی بر سر کودکان در دوره رضا شاه اجباری شد. هم چنین وجود سازمان هایی مانند سازمان پیشاهنگی و ورزش هم سبب شد که لباس های ویژه آن ها بر تن کودکان آن دوره برود. در هر جا که کودکان بودند، برای نمونه لباس فرم مدرسه، یا لباس های یکسان کودکان در پرورشگاه ها و مراکز نگه داری آن ها. این گونه از پوشاک و طراحی آن از فرهنگ غرب و بیش تر هم از راه ترویج در نشریه ها، فیلم و سینما و بعدها تلویزیون و البته سفر کارگزاران دولتی و فرهنگی و بازرگانان و مسافران به کشورهای غربی و به همراه آوردن پوشاک ویژه کودک و به ویژه آموزشگاه های خیاطی که در این دوره جابه جا در شهرها راه اندازی می شد، در میان مردم ترویج می شد. هم چنین یکی دیگر از راه های ترویج این گونه از پوشاک برای کودکان، واردات گسترده آن و فروش در سطح بازارهای محلی بود. البته این دگرگونی ها و تحول بیش تر در شهرها رخ می داد و تنها از دهه 1340 بود که با راه اندازی کارخانه های بزرگ پوشاک و کفش مانند شرکت کفش ملی، پوشاک و کفش کودکان روستایی هم کم کم به شکل امروزی اما در حالت های مندرس آن درآمد.
منبع: تاریخ کودک و کودکی در ایران، پژوهش مطالعات کودکی در دست انجام، موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان