بذرهای اندیشه های نو، که در هزاران کودکستان و دبستان شکفته شدند(1300-1357)

نخستین گام‌ها برای تربیت بدنی و ورزش در آموزش و پرورش به سال 1290 خورشیدی ‏برمی‌گردد که در «قانون اساسی معارف» تربیت جسمانی کودکان دانش‌آموز ‏رسمیت یافت. پس از آن به سال 1306 قانونی به تصویب مجلس شورای ملی ‏رسید که درس ورزش و تربیت بدنی در همه مقاطع تحصیلی اجباری شد. اما تنها از ‏سال 1314 با تربیت آموزگاران تربیت بدنی بود که این قانون به صورت گسترده به ‏عمل تبدیل شد.

شاه ابراهیمی مهیمنی پزشکیار فرهنگ در دواخانه دبستان بوشهر آبان ماه 1312. او به دانش آموزان شیوه‌های مداوای تراخم چشم را آموزش می‌دهد.

ایده شکل گیری سپاه دانش، پاسخ به نیاز گسترده برای ریشه کنی بی‌سوادی در ‏جامعه آن روز ایران بود که به نرخ 85 درصد می رسید. این ایده از پرویز ناتل ‏خانلری ادیب برجسته بود که پیشنهاد داد برای مبارزه با بی سوادی گسترده در ‏روستاها از سرباز- معلم ها بهره برده شود. پس از تصویب این برنامه، جوانان ‏دانش آموخته دوره متوسطه در هنگام خدمت سربازی، پس از یک دوره چهار ماهه ‏آموزشی به روستاها فرستاده می شدند و به عنوان آموزگار کودکان را آموزش می ‏دادند.

از یک دبستان، تا هزار دبستان

روایت آموزش و پرورش نو در ایران، روایت دیدن و آشنا شدن بود. از راه روزنامه و در ‏کشورهای همسایه مانند ترکیه عثمانی و روسیه تزاری، روایت پرسش کردن و چرا ‏آوردن (پرسش‌های نوگرایان). روایت برانگیختن و راه افتادن بود، روایت ادامه دادن و مقاومت کردن تا جایی که دبستان به دبستان‌ها ‏رسید (دوره قاجار) و در دوره پهلوی اول نظام تعلیم و تربیت شکل گرفت. مدرسه‌های متوسطه در کنار دبستان‌ها ساخته شد. دختران و پسران آموزش می‌دیدند. ‏و روزی رسید که دیگر همه جای ایران مدرسه‌های نو بود، حتا در روستاهای دور‏افتاده. آموزش و پرورش روستایی و عشایری. و در کنار این‌ها،  روایت شکل گرفتن ‏آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه بود.