تاجری سه پسر دارد که ثروتش را میان آنها تقسیم می کند. پسر بزرگ که مردی خیرخواه ونیک نفس است و از بینوایان دستگیری می کند، پس از مرگ پدر به تجارت می پردازد. برادر کوچک زرگری باز می کند. برادر میانی به سفر می رود و عاشق زنی می شود که همه ی ثروت او را از چنگش در می آورد و رهایش می کند. برادر کوچک به طمع افزایش طلاهایش و آموختن علم کیمیا همه ی طلاها را به باد می دهد و دوباره نزد برادر بزرگ باز می گردد. او به دو برادرش کمک می کند. روزی سه برادر به زیارت خانه ی خدا می روند. در راه برادر بزرگ کنیزی زیبا را به عقد خود در می آورد. دو برادر از حسادت، او و زنش را به دریا می اندازند. زن که دختر شاه پریان است، همسرش را نجات می دهد و دو برادر را که ثروت برادر بزرگ را تصاحب کرده اند، تنبیه می کند و به شکل دو سگ سیاه درمی آورد.
داستان کودکان: تاجر بغداد و دختر شاه پریان
| گونه | مقاله |
| ناشر | ترقی |
| سال تولد | ۱۳۲۹ |
| تاریخ نشر | دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۲۹ |
| شماره | دوره۷ ش۵۳ (۳۸۶) |
| زبان انتشار | فارسی |
| شماره صفحه | ۱۸-۲۰ |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
| موضوع |
|
توضیحات:
ثبت نام های داستان کودکان: تاجر بغداد و دختر شاه پریان
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||