عنکبوت طلایی لقب روستای کوچکی به نام ارا است. زیرا در آن روستا پیرزنی زندگی می کند که پارچه های زربفت نازکی همانند تارعنکبوت می بافد. کسی پارچه های پیرزن را نمی خرد و او در تنگدستی به سر می برد و از غصه می میرد. دخترش فلوریس راز بافتن پارچه را می داند. فیلیپ عاشق فلوریس است و می خواهد با او ازدواج کند ولی پولی ندارد. روزی شاه پارچه های عنکبوتی را می بیند و می خواهد بافنده ی آنها پارچه ای برایش ببافد. فرشته ی جنگل روح مادر فلوریس را حاضر می کند. او به فلوریس در بافتن پارچه ها کمک می کند و پادشاه نیز در برابر پارچه هایی که فلوریس برایش می بافد به او طلا و جواهر و پول فراوانی می دهد. فلوریس و فیلیپ به این ترتیب می توانند با هم ازدواج کنند.
داستان کودکان: دهکده عنکبوت
برچسب:
| گونه | مقاله |
| نویسندگان |
|
| ناشر | ترقی |
| سال تولد | ۱۳۲۹ |
| تاریخ نشر | دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۲۹ |
| شماره | دوره۷ ش۴۳ (۳۷۶) |
| زبان انتشار | فارسی |
| شماره صفحه | ۱۹ |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
| پدیدآورندگان | مترجم محسن فارسی |
| موضوع |
|
توضیحات:
ثبت نام های داستان کودکان: دهکده عنکبوت
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||