گوژپشت بغداد

روزی گوژپشتی به نام مرندس که در بغداد زندگی می کند، میهمان خیاطی می شود. هنگام خوردن غذا ماهی در گلویش گیر می کند و همان دم می میرد. خیاط از ترس، جسد او را به منزل پزشک می برد و آنجا رها می کند. پزشک نیز از ترس اینکه مبادا گناه مرگ گوژپشت به گردن او بیفتد، او را به بام خانه ی تاجری می برد. تاجر هم جسد را در سکوی مسجد می گذارد. سرانجام مؤذن مسجد گناهکار شناخته می شود و قاضی حکم قتل او را می دهد. اما تاجر، پزشک و خیاط به گناه خود اعتراف می کنند. جعفر برمکی به آنها نوید می دهد که گوژپشت زنده است. مشتی محکم بر پشت او می زند، ماهی درمی آید و گوژپشت نفسی به راحتی می کشد.

گونه مقاله
نویسندگان
  • فارسی, محسن
ناشر ترقی
سال تولد ۱۳۲۵
تاریخ نشر دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۲۵
شماره دوره۵ ش۳۷ (۲۱۳)
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه ۱۱
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (سیاه و سفید)
پدیدآورندگان مترجم محسن فارسی
موضوع
  • ترقی
  • محسن فارسی
  • مقاله
توضیحات:

ثبت نام های گوژپشت بغداد

شناسه نام سرگروه شماره سرگروه واتساپ تعداد همراهان قیمت تاریخ عملیات
هیچ ثبت نامی یافت نشد.