پیرزن برای نوه ی خود درباره ی گل و بلبل اش تعریف می کند و می گوید یک روز کلاغی بلبل او را شکار کرده است. پیرزن در زمستان پرواز کبوترها و خورشید را به نوه اش نشان می دهد ولی نوه ی پیرزن که نشانی از بهار نمی بیند، به دنبال بهار می رود و از خورشید می خواهد با گرمای خود برف ها را آب کند.
زمستون
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٢٨٢٠ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٣٢٦- |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| ناشر | [بهرنگ] |
| مکان انتشار | بی جا |
| سال انتشار | نوشته شده |
| تعداد صفحه | [٢٤]ص |
| اندازه | ٢٣*٢٣ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج، د) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
توضیحات:
ثبت نام های زمستون
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||