در ایران کهن، افرادی بودند که به طور حرفه ای به کار نقل و روایتگری ادبیات میپرداختند. آن ها از حافظه ای نیرومند و بیانی شیوا برخوردار بودند و به یاری بیان و تصویرهای زبانی و حرکت صورت و دست ها، مخاطبان را شیفته می کردند. گوسان واژه ای پارتی است. گوسان در زبان پهلوی به معنای خنیاگر است. گوسان را تا پایان دوره ساسانی، پارت ها و همسایگان آن ها بسیار دوست می داشتند، او در مراسم خاکسپاری و بزم ها حضور می یافت و نقشی مهم بازی می کرد. گوسان سوگ پرداز، طنزپرداز، داستانسرا، نوازنده، پاسدار میراث روزگار باستان و مفسر زمانه خود بود.
گوسان
| گونه | گنج واژه - تزاروس |
| ا. ر. | داستانسرا |
| ب. ب. | غوسان |
| ا. و. | خنياگر نقال |
| منابع | تاريخ ادبيات کودکان ايران.ج۱.ص۱۴-۱۵ |
| سال انتشار | نوشته شده |
توضیحات:
ثبت نام های گوسان
| شناسه | نام سرگروه | شماره سرگروه | واتساپ | تعداد همراهان | قیمت | تاریخ | عملیات | |
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| هیچ ثبت نامی یافت نشد. | ||||||||