هستی از زندانی شدن پسر همسایه اش به جرم مخالفت با حکومت آگاه میشود و میکوشد دیگر بچه ها را نیز از ستمی که به حسن و دیگر روستاییان میرود، آگاه کند. هنگامی که خانواده ى هستی از کار او با خبر میشوند، در طویله زندانی اش میکنند. مادربزرگ هستی پدر و مادر او را سرزنش مىکند و هستی را از طویله بیرون میآورد. هستى از آن پس باز هم به آگاه کردن بچه ها و مردم ده مىپردازد.
قصهى هستى
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ١٦٩٣ک |
| پدیدآورندگان |
|
| عنوان فرعی | براى بچهها |
| ناشر | رز |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۱ |
| تعداد صفحه | ١٤٢ص |
| اندازه | ۱۴*۲۱ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ب، ج) |
| عنوان کوتاه | كودكان و نوجوانان؛۳ |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ١٣٥١ |
توضیحات: