داستان گل سرخ

بلبلی با گل سفید زیبایی آشنا می شود. دوستی آن دو عمیق می شود. بلبل حاضر نمی‌شود در زمستان به منطقه‌ی گرمسیر کوچ کند. او تمام زمستان را به امید بهار و دیدن دوباره‌ی گل سفید کنار بوته آن می‌ماند. نزدیک بهار که بلبل شادمانه می‌پرد و آواز می‌خواند، باز گرسنه‌ای از راه می‌رسد و به او حمله می کند. بلبل با بال های خونین در پای بوته ی گل می‌افتد و خون او خاک را سرخ می کند. بهار از راه می رسد و بوته گل سفید گل می دهد. اما گل هایش به رنگ سرخ است.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٤٤٩٧ک
پدیدآورندگان
  • برآبادی, محمود
  • نوشته محمود برآبادی؛ نقاشی حسین ماستیانی
تاریخ تولد - وفات ١٣٣١-
پدیدآورندگان همکار
  • ماستیانی, حسین
ناشر چاپخش
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۷
تعداد صفحه [١٦] ص
اندازه ٥/١٦*٥/٢٣ س.م
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • افسانه جانوری
  • افسانه ها و قصه های ایرانی
  • افسانه های نو
  • چاپخش
  • حسین ماستیانی
  • کتاب
  • محمود برآبادی
گروه سنی (ج، د)
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (رنگی)
بهاء ٣٥ ریال
تیراژ ١٠٠٠٠ن
توضیحات:
Submitted by farzant on