قندیل کوچک

امیر پیش از مرگ، وصیت می‌کند در صورتى که دخترش، خورشید را به قصر بیاورد. مى‌تواند جانشین پدر شود. دختر سعى می‌کند با بالا رفتن از کوه خورشید را به قصر بیاورد، اما موفق نمی‌شود. دختر که می‌بیند به تنهایى نمى‌تواند از عهده ی کار برآید، دستور می‌دهد اعلانى به دیوار قصر بزنند که هر کس خورشید را به قصر بیاورد به او جواهرات بسیار داده مى‌شود. درویشى قندیل به دست مدعی می‌شود که مى‌تواند به شاهزاده کمک کند، اما نگهبانان او را رد می‌کنند. شاهزاده وقتى ماجراى درویش را می‌شنود، نگهبانان را به دنبال او می‌فرستد. نگهبانان هر کس را که قندیلى به دست دارد به قصر می‌آورند. با قندیل هاى ‏نورانى کوچک، نور واقعى خورشید به داخل قصر می‌تابد و امیر زاده لباس فرمانروایى ‏بر تن می‌کند.

گونه کتاب
شماره دسترسی ١٤٦٢ک
پدیدآورندگان
  • کنفانی, غسان
  • نوشته و نقاشى غسان کنفانى؛ ترجمه ى غلامرضا امامى
تاریخ تولد - وفات ١٩٣٦-١٩٧٢
پدیدآورندگان همکار
  • امامی, غلامرضا
ناشر کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان
مکان انتشار تهران‌
سال انتشار ۱۳۵۶
تعداد صفحه ۲۴ ص
اندازه ۲۲*۲۲ س.م
موضوع
  • ادبیات ترجمه
  • افسانه رقابتی
  • افسانه ها و قصه هاى فلسطینى
  • افسانه هاى نو
  • غسان کنفانى
  • غلامرضا امامى
  • کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
  • کتاب
گروه سنی (ب)
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (رنگی)
بهاء ٤٠ ريال
توضیحات:
Submitted by farzant on