"سکروج" مردى خسیس است که چند سال پیش با "جیکوب مارلى" شریک بوده است و بعد از مرگ او به تنهایى و به کمک یک معاون، کارهاى شرکت را انجام مىدهد. شب کریسمس او در خواب روح مارلى را می بیند که در غل و زنجیر است. مارلى به او می گوید که ۳ روح به دیدن او خواهند آمد. این روح ها به کریسمس گذشته، کریسمس فعلی و کریسمس آینده ارتباط دارند و هر کدام اتفاقات و ماجراهایى از گذشته، حال و آینده را به او نشان می دهند که براى سکروج بسیار ناراحت کننده است. زمانی که سکروج خود را به آخرین روح چسبانده و تلاش می کند آن روح دور نشود، ناگهان از خواب می پرد. که او بعد از دیدن این خواب بسیار تغییر می کند و کمک به تنگدستان و خوشرویى با دیگران را هیچ گاه فراموش نمی کند.
سرود کریسمس
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٤٨٠ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٨١٢-١٨٧٠ |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| عنوان دیگر | عنوان اصلی: [A christmas Carol] |
| ناشر | بامداد |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۵۳ |
| تعداد صفحه | ١٤٤ص |
| اندازه | ٥/١٦*٥/٢٤س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج ،د) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
| بهاء | ١٥٠ ریال |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ١٣٥٣ |
| تیراژ | ٢٠٠٠ن |
توضیحات: