برفی کوچولو زیباترین خرگوش مزرعه است. اما تنها غصه ی او این است که گوش هایش به عقب بر نمیگردند. یک روز که همه ی بچه خرگوش ها دور مادرشان جمع شده اند، ناگهان مادرشان به آنها میگوید که گوش هایشان را باز کنند. در این موقع برفی در میان شاخ و برگ ها دو چشم میبیند که به گوش های او نگاه میکند. او بسیار میترسد، ولی زمانی که مادرش را میبیند ترسش میریزد و فرار میکند. پس از آن هر وقت صدایی میآید برفی با دقت گوش میدهد و برادر و خواهرنش را از خطر آگاه میکند و قدر گوش هایش را بیشتر میداند.
خرگوش های کوچولو
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٤١٢٩ک |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| ناشر | پدیده |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | نوشته شده |
| تعداد صفحه | [٨] ص |
| اندازه | ١٧*٨/٢٣ س.م |
| پدیدآورندگان | ترجمه سپیده |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (الف، ب) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (رنگی) |
| بهاء | ٢٠ ریال |
توضیحات: